فتنه سال 88 ارمغان دوري از گفتمان اصيل انقلاب اسلامي / اميدي به

سيد فاطمه حسيني کارشناس ارشد حقوق دانشگاه آزاد اسلامي در گفتگو با خبرنگار سور ياس  در خصوص گفتمان انقلاب اسلامي اظهار کرد: در آسيب شناسي آفت هاي انقلاب مي توان اساسي ترين نقد را دور شدن از گفتمان امام خميني (ره) و به تعبير ديگر گفتمان انقلاب اسلامي دانست همچنين مي توان گفت در انديشه فرهنگ انقلاب چيزي جداي از انديشه هاي امام (ره) نيست و اصولا انقلاب اسلامي 57 با تمام شکوهش جلوه اي از مرجعيت شيعي حضرت امام (ره) است .

وي گفت: در حقيقت ريشه تمامي آفت ها ، همگي به موضوع دوري از گفتمان اصيل انقلاب اسلامي باز مي گردد و دوري از اين باورها و ارزش ها علت العلل کشور در بحث فتنه 88 بود .

اين کارشناس ارشد دانشگاه آزاد اسلامي با بيان اينکه خسارت بزرگي به نظام در سال 88 وارد شد، گفت: دوري از اين گفتمان دوري از فرهنگ بومي ، دوري از ايمان راستين و عميق و دوري از جامعه و مردم بود که نتيجه آن برخي گرفتاري ها و دور افتادن از توسعه مطلوب و متوازن است  و فتنه سال 88 را مي توان نماد بارز اين انحراف دانست که خسارات جبران ناپذيري را به پاي انقلاب نوشت .

حسيني ادامه داد: فاصله گرفتن از اين گفتمان و روي آوري به تئوري هاي غربي در بدنه مديران دولتي ، آغاز گر سلسله اشتباهاتي بود که به تدريج در حوزه باورها ، ارزش ها و رفتار هاي دولتي نمايان شد و سپس به سطح جامعه کشيده شد .

وي بيان کرد: با تغيير گفتمان ديني انقلاب اسلامي و روي آوردن به آموزه هاي غربي ابتدا باور و ارزش هاي مديران تغيير کرد و سپس اين دگرگوني ها خود را در برنامه ريزي ها و سياست گذاري ها نشان داد و چرخش از گفتمان اصيل خودي به سوي گفتمان عاريتي ، جهان شناسي مديران را متحول ساخت و زبان جديد آن گفتمان ها دنياي تجربه ناشده اي را پيش روي آنان قرار داد و برجام را مي توان در همين راستا ديد .

حسيني،گفت:اشرافيت يا کاخ نشيني گرايش به شيوه اي از زندگي تجمل گرايانه است که در برابر آخرت اصالت را به دنيا مي دهد و از فراموشي آموزه هاي ديني و بي اعتقادي به آنها سرچشمه مي گيرد ؛چنين افرادي انگيزه و توانايي عدالت خواهي را که با بازياده خواهي منافات دارد نخواهند داشت .

وي خاطرنشان کرد: در واقع همان طور که انديشيدن مي تواند شيوه زندگي را تعيين کند شيوه زندگي هم مي تواند بر چگونگي رفتار و انديشه تاثير گذاردو مديراني که به اشرافيت و فرهنگ رفاه زدگي عادت کرده اند نمي توانند براي اجراي عدالت پاي بند باشند .

کارشناس ارشد حقوق دانشگاه آزاد افزود: دولتمرد اشرافي حوصله توده مردم را ندارد و با آن سازگار نيست ، فرهنگ اشرافي حتي به مردم سالاري واقعي که متن مردم تعيين کننده ياشند نيز اعتقادي ندارد ؛ فرهنگ اشرافي ، مديريت را فرصتي شخصي تلقي مي کند نه زمينه اي براي خدمت از اين جهت مدير اشرافي در برابر مدير خدمتگزار قرار دارد .

حسيني تصريح کرد: اشرافي گري که در ذات خود با رفاه زدگي و دنيا دوستي پيوند خورده است ، در حوزه مديريت انگيزه اي براي تلاش مضاعف براي محروميت زدايي و تحمل سختي هاي آن ندارد مديري که از مناصب حکومتي انتظار منافع شخصي دارد ، و تلاش براي اجراي عدالت و مبارزه با فقر و تبعيض و مفسدان اقتصادي با مدير رفاه زده اشرافي تامين نمي شود ؛ لذا مديران اشرافي شهد هم نشيني با ناموران و نخبگان را با تلخي و سختي ديدارهاي مردمي معاوضه نمي کنند .

انتهاي پيام/